هنوز هم سختي معيشت و فقر و فلاکت مردم را قبول نداريد و نميخواهيد چارهجوئي کنيد؟ معاش مردم از معاد آنها مهمتر و واجبتر است و گناهي بزرگتر از آن نيست که خانوادهها در فشار زندگي و گرفتاريهاي روزمره باشند هر روز بدتر و ناگوارتر از روز قبل و خوردن افسوس و دريغ از گذشته است آن هم نه گذشتهاي دور و دراز گذشتهاي در حد ماه و هفته و روز قبل قيمتهاي سرسامآور براي شما تقويم روز است که به شما نشان ميدهد چه بر سر مردم ميآيد. آيا اين مردم فداکار که اين همه در حق پايداري و بقاي اين آب و خاک غيرت و مردانگي به خرج داده در روزهاي حساس و سرنوشتساز که کشور به حال و تار مويي بند بود و تنها غيرت و مردانگي در مقابله با نقشههاي شوم دشمنان کارساز و سرنوشت ساز بود تنها اين مردم بزرگ و بلند مقدار اعتبار و اعتماد جامعه را رقم زدند و باعث حيثيت و عظمت جاودانه اين کشور شدند حال بياعتنائي به اوضاع و احوال و بيتوجهي به شرائط اقتصادي و معشيتي مردم که هر روز به درجه حادتر و سنگينتري ميشود بايد با عزمي استوار موقعيت کشور را رصد و با فراهم کردن امکاناتي که مقابله با اوضاع فعلي را داشته باشد بيش از اين نگذاشت که موقعيت ما به کلافي سر در گم که سر و ته آن را نشناسيم تبديل شود.
بايد قبول کنيم که تا به حال نيز ندانمکاري و قصور و تقصيري غيرقابل کتمان داشتهايم که اگر سر سيل مخرب گراني – قاچاق – احتکار و خيانت و بيمبالاتي را با تدبير و پيشگيري به منظور گرفتار نشدن در روزهاي فلاکت و ادبار عمومي را ميگرفتيم اينگونه امروز در مهار گرفتاريهاي بعضاً لاعلاج نبوديم باز هم فرجهها و راه ها و راهکارهائي موجود است که با اراده و تصميمي محکم و استوار ميتوان به آن رسيد و کشتي نشستگان را به ساحل نجات و رهائي رسانيد.رها کردن مردم و بياعتنا به خواستهها و اوضاع و روزگار فعلي آنها که همه خانوادهها را کلافه کرده است بيش از اين قابل تحمل نيست و نبايد به همين سياق وضعيت بازار و اجناس و ارزاق عمومي در دست کساني باشد که در آرزوي چنين روزهائي براي انتقام و ماجرا جوئي و خيانت به کشور و مردم و موقعيتهاي اجتماعي ما بوده و هستند که بايد هوشيار بود و بيش از اين نگذاشت که فلاکت و فقر و بينوائي دامنگير همه خانوادهها شود که به دنبال چنين اوضاع و احوال و....و نگرانيها، يأس و بدبيني و نا اميدي و دلسردي همه مردم جامعه را احاطه نموده ديگر روح کار و تلاش و سرمايه گذاري و ايجاد کار و توليد در کسي نميماند و کشور به سوي ضعف و نابودي پيش ميرود که گاه کمترين کورسويي از تدبير و تلاش و دلسوزي و نوع دوستي در کسي نميماند و همه با بيتفاوتي و نداشتن تکليف و اداي وظيفه در برابر ميهن و مردم کشور به بدترين وضع اجتماعي و فقر عمومي و هرج و مرج ميرود که در برابر چنين دشواريهائي نميتوان مقاومت و راه صلاح و فلاحي راه يافت.
خدا کند که همه ما به روزهاي بدتر و آشفتهتري دچار نشويم و با ياري خدا و همت بلندپايگان وطنپرست از اين مرحله بحران بگذريم.
فرهنگ شکوهي