پژواک فرياد بيداري عاشورا سال 61هـ.ق چهارده قرن است که بر تمام فضاي مادّي و معنوي زندگي شيعه طنينانداز است. با اين باور که «کلّ يوم عاشورا و کل ارضٍ کربلا»
بازتاب امواجي که از تالاب قتلگاه طف آغاز شد، هر روز با گسترهاي عظيمتر و دايرهاي وسيعتر تمام گيتي را به هيجان آورده و خون سيّد و سالار شهيدان هر روز پررنگتر و گرمتر در رگهاي انسانهاي تشنهي حقيقت جريان مييابد و روح پرتلاطم انسانهاي آزاده و عدالت طلب را سيراب ميکند. امروز شيعه با نگاهي سرخ به آن واقعهي عظيم به هيجان آمده و فضاي زندگي را بر مستکبران و ستمگران عالم تيره و تار کرده است.
اما هنوز اين سؤال در ذهن بشريّت بيدار مطرح است که چرا؟ و به چه دليل امام (ع) خون خود، فرزندان، برادران و ياران باوفايش را نثار کرد و فرزندان و دختران و زنان و مادران رابه اسارت فرستاد؟
فرمايشات، نامهها، روايات بازمانده از امام حسين(ع) و زيارتها و دعاهاي مربوط به عاشورا، بيانگر مسائل فراواني است که قابل تأمّل و دقت است:
زنده کردن سيره پيامبر (ص) و علي(ع)، امربه معروف و نهي از منکر، رفع فتنهها مبارزه با بدعتها و... چشم اندازهايي است که در قيام امام (ع) مطرح شده است.
در ميان زيارتها و دعاها عبارت زيبايي از زيارت اربعين پرده از حقيقت ديگري برمي دارد که بسيار قابل تأمّل و تعمّق است:
«اَللّهُمَّ اِنّي اُشهِدُ...وَ بَذَلَ مُهجَتَهُ فيکَ لِيَستَنقِذَ عِبادَکَ مِنَ الجِهالَةِ وَ حَيرَةِ الضََّلالَةِ. »(مفاتيح الجنان)
خداوندا من شهادت ميدهم که... امام حسين(ع) خون دلش را در راه تو بخشيد تا بندگانت را از جهالت و سرگرداني و حيرت گمراهي نجات بخشد.
و يا در تعبير کوتاهي در زيارت ناحيهي مقدسه ميخوانيم:
«اَلسَّلامُ عَلَي الحُسَينِ الَّذي سَمِحَت نَفسَهُ بِمُهجَتِهِ» سلام بر حسيني که نفس خويش را با خون دلش نثار کرد.
عبارت بسيار عميق، سنگين و قابل تأمّل است، خون دل جانان هستي ايثار ميشود براي چه؟
ابتداييترين احساسي که از اين عبارت در جان انسانهاي آزاده به وجود ميآيد اين است که:
1. انسانيت، عظمت، عزّت و سربلندي خويش را در طول قرون و اعصار مديون خون حسين(ع) و ياران و فرزندان اوست.
2. انسانهاي حقيقتبين و دلسوخته از اين همه ايثار و فداکاري شرمندهاند. در غم و اندوه اين ماتم عظمي غوطهور، که انسانها در طول چهارده قرن چه پاسخ شايستهاي به اين همه ايثار دادهاند؟
بُعد مهم ديگر اين فراز از زيارت پاسخ به همان سؤال اول است که هدف از اين همه ايثار چيست؟ و آيا هدف تا چه اندازه عظيم و سنگين است که خون دل بهترين و محبوبترين بندهي الهي در راه رسيدن به آن نثار ميشود؟
در تعبير اوّل ميفرمايد: (خون دلش را در راه تو داد تا بندگانت را از جهالت و ناداني برهاند.)
جهالت چيست؟
جهالت را در مقابل عقلانيّت و علم و دانش معنا ميکنند. (حماقت، بيخردي، سفاهت) انسان جاهل يعني انسان دور از علم و دانش و عقل و عصر جاهليّت يعني عصر ناداني، بيهويتّي، گمراهي، بيقانوني و... سرگرداني و حيرت و....سيري در روايات، در زمينه جاهليّت و مفهوم آن، بيانگر واقعيت آن است:
1. علي (ع) در بخشي از خطبه 95 نهج البلاغه و در روايت ديگري شبيه آن جايگاه جاهليّت جهاني قبل از اسلام با اين مشخّصات بيان ميفرمايد: «مردم دنيا غرق در فتنه و جهل و فساد، هوا و هوسهاي سرکش، تکبّر و خودخواهي، سبک مغزي و نژادپرستي، حيرت و اضطراب، جنگ و غارت و خونريزي، وحشت و ترور، نيرنگ و چپاول، عصبيّت جاهلي، تبرّج و برهنگي، قماربازي و شرابخواري و رباخواري، بيهويّتي و بيقانوني، بردگي و اسارت هم نوع و بيرهبري الهي و هدايت و... بودند. اينها مشخّصه عصر جاهليّتي بود که قرآن از آن به جاهليّت اولي نام ميبرد.
2. و از همان حضرت در غررالحکم نقل شده که: «جهل زندگاني را ميميراند و موجب ابدي شدن شقاوت و بدبختي ميشود.»
3. امام صادق(ع) ميفرمايند: «کسي که شراب بنوشد چهل شبانهروز نمازش مورد قبول واقع نميشود و اگر در روز چهلم بميرد به مرگ جاهليّت مرده است، مگر آنکه توبه کند که خدا ميپذيرد.» (کافي، جلد 6، صفحه 400)
4. رسول گرامي اسلام(ص) در قسمتي از خطابه غدير ميفرمايد: «به خدا قسم خداوند به انبياء و رسولان، در مورد من بشارت داده، من آخرين انبياء و رسولانم و من حجّت خدا بر همه مخلوقات آسمانها و زمينم، هر کس در اين موضوع شک کند کافر است، آن هم کفر جاهليّت اول و کسي که دراين گفتارم ترديد کند در همه چيز ترديد کرده و ترديدکننده در آن در آتش جهنّم است.» (مستدرک وسايل الشيعه جلد 18 صفحه 184»
5. حارث بن مغيره ميگويد به ا مام صادق(ع) عرض کردم: «آيا پيامبر (ص) فرموده اند: کسي که بميرد و امامش را نشناسد به مرگ جاهليّت مرده است؟ حضرت فرمودند:« آري. پرسيدم آيا جاهليّت جاهلان و سفهاء يا جاهليّتي که امامش را نشناخته؟ حضرت فرمودند: جاهليّت کفر و نفاق و گمراهي» (کافي جلد 1 صفحه 377)
6. و از رسول گرامي اسلام(ص) نقل شده که فرمودند: «کسي که منکر قائم از فرزندان من در زمان غيبتش بشود به مرگ جاهليّت ميميرد.» (بحارالانوار جلد 56 صفحه 73)
امام حسين(ع) و يارانش خون دل خويش را در راه خدا نثار کردند که انسان را از آن همه جهالت و سفاهت و بيخردي و بيهويتّي نجات دهند و در فضاي حاکميّت و رهبري الهي و علم و عدالت گستري تربيت نمايند.
و چه زيبا در روايات مربوط به رسالت بزرگ الهي امام عصر(عج) به عنوان صاحب اصلي و منتقم خون جدّ بزرگوارش ميخوانيم: «از امام باقر(ع) پرسيدند هرگاه قائم قيام کند با چه روشي با مردم رفتار ميکند؟ حضرت فرمودند: به سيره و روشي که رسول خدا عمل ميکرد، تا اسلام را پيروز گرداند. راوي پرسيد: سيره رسول خدا(ص) چگونه بود؟ حضرت ميفرمايد:آنچه را که در جاهليّت بود باطل کرد و با مردم به شيوه عدل مواجه شد. اين چنين امام عصر(عج) زماني که قيام کند، آنچه را که در عصر جاهليّت و آرامش و تن آسايي در اختيار مردم بود باطل ميکند و با مردم به عدل رفتار مينمايد.»
ضلالت يعني چه؟
در دنباله همان زيارت اربعين ميخوانيم:« و مِن حَيرَةِ الضَّلالَةِ......... تا انسان را از سردرگمي ضلالت و گمراهي نجات دهد.»
ضلالت به معناي انحراف از حق، گمراهي، گم کردن راه و يا گم شدن خود انسان در خود، از خداوند در سوره حمد ميخواهيم ما را از گمراهان و گمشدگان قرار ندهد و در بسياري از آيات قرآن، کفر، فسق، اسراف، ظلم و معصيت و..از مصاديق ضلالت و گمراهي شمرده شده است.
1. علي (ع) در برخورد با خوارج در نهروان به آنها هشدار ميدهد که
«آن کس که شما را فريب داد کار را به زيان شما تمام کرد، پرسيدند: اي اميرمؤمنان چه کسي آنها را فريفت؟ فرمود: شيطان گمراه شده و نفس فرماندهنده به بدي»(نهجالبلاغه، حکمت 323)
2. علي (ع) در سخني ديگر ميفرمايند: «کسي که به هدايت الهي هدايت يافت، ارشاد شده است و آن کس که هدايت را در غير هدايت الهي جستجو کرد، گمراه شده است.»
کسي که از غيراهل هدايت طلب هدايت کند گمراه خواهد شد. (غرر الحکم)
3. و علي (ع) در خطبه 97 نهج البلاغه ميفرمايد: «بنگريد به اهل بيت پيامبرتان(ص)، ملازم علائم و نشانههاي آنها باشيد... از آنها پيشي نگيريد که گمراه ميشويد و از آنها عقب نمايند که به هلاکت ميافتيد.»
4. و در خطبه 194 ميفرمايد: « شما را از مناقان برحذر ميدارم، زيرا آنها گمراهان گمراهکننده و لغزندگان لغزاننده هستند.»
5. و در عبارتهاي جامع ديگري ميفرمايد: «سادهترين چيزي که بنده بوسيله آن گمراه ميشود آن است که حجّت الهي را نشناسد، همان حجّتي که خداوند او را شاهد بر بندگان خود قرار داده و فرمان داده که از او اطاعت کنند و ولايت او را بر آنها واجب گردانيده است. »(کافي جلد 2 صفحه 415)
6 و در حديث ثقلين از رسول خدا(ص) بارها نقل شده که: «من در بين شما دو چيز سنگين و گرانبها باقي ميگذارم، کتاب خدا و عترتم (اهل بيتم) اگر به آنها تمسّک جوييد هرگز گمراه نميشويد و اين دو از هم جدا نميشوند تا در قيامت در کنار حوض کوثر به من بپيوندند.»
رسالت پيامبر (ص) براي نجات انسان از جهل و بيخبري و ضلالت و گمراهي آغاز شد، در غدير به کمال رسيد. اما در سقيفه بني ساعده تمام کفر و جاهليت و عصبيّت و گمراهي در برابر انسان رها شده از بردگيها و بدبختيها بهپاخاست و همه نيروهاي اهريمني خويش را بسيج کرد و در آن دوران غفلت زده فرياد بيدارگر صدّيقهي کبري(س)، جهاد و مبارزه بيامان امام علي بن ابيطالب (ع) روشنگري امام حسن مجتبي(ع) و ياران باوفاي آنها و شهادت همه آن عزيزان زمينهاي شد براي ايثار و بذل خون دل امام مظلوم، حضرت ابا عبدا..الحسين (ع) و ياران و برادران و فرزندان شهيدش و اگر امروز در دنياي ما کورسويي از آگاهي و بصيرت و عدالت و آزادگي وجود دارد مديون آن همه ايثارگريهاست و از کربلا و از ظهر عاشورا تا قيام فرزند منتقم آن عزيز اين خونها خواهد جوشيد و در ظهور آن ذخيره محبوب الهي، انسان از جهل و بيخبري و ضلالت و گمراهي و از بند همه شياطين نجات خواهد يافت و دنيا سرتسليم و رضا به عبوديّت خدا خواهد سپرد.(آيه 55 سوره نور)
«اسماعيل حاجيان»